این قسمت به شرح مختصری از چگونگی تغییر مراکز تجاری، هم پای تغییر و تحول جامعه پرداخته و همچنین انواع مختلف مرکز تجاری با توجه به نیازهای گوناگون کاربران مورد بررسی قرار گرفته است.
مراکز خرید به منظور پاسخ گویی به تغییرات آب و هوایی، در طول تاریخ تحول یافته و به شکل های مختلفی در آمده اند؛ به گونه ای که طبقه بندی آنها بیش از پیش پیچیده شده است. اگرچه طبقه بندی سنتی بر اساس حوزه عملکردی ساختمان بود، اما امروزه ویژگی های مهم دیگری چون موقعیت جغرافیایی، گستردگی کالاهای ارائه شده، فن فروش و فرم کالبدی از عوامل مهم در طبقه بندی گونه های مراکز تجاری محسوب می شوند (مایتلند[۱]، ۱۹۹۰)
از زمان تمدن های اولیه تا کنون، فروشندگان برای فروش اجناس و ارائه ی خدمات در مکان هایی تجمع می نمودند که عموم مردم بدان دسترسی داشتند. در قرن دوم میلادی در یونان باستان آگوراها مرکز خرید در قلب منطقه تجاری شهر بودند. آگورا در واقع میدان اصلی شهرهای یونانی و تقریباً مستطیل شکل بود و اطراف آن تالارهای ستون داری برای فعالیت های تجاری قرار می گرفت. در سال صد و ده بعد از میلاد مسیح، مرکز خریدی مجاور میدان عمومی شهر روم “فوروم” بنا شد. فوروم نیز از یک حیاط چهار گوش که اطراف آن فضاهای تجاری قرار داشتند، تشکیل می شد. متمایز با آگورا، فوروم میدانی بسته با بدنه مشخص و پیوسته بود و پشت رواق های آن بناهای مذهبی و عمومی متصل به مجموعه قرار می گرفتند(دی چایرا[۲]، ۲۰۰۵). بازارهای خیابانی لندن در قرون وسطی و بازارهای خاورمیانه نمونه هایی از شکل گیری اولیه فروشگاه هایی هستند که به شکل متمرکز فعالیت می کردند. این مکان های دادوستد، شباهت زیادی به مراکز خرید امروزی داشت. موقعیت این بازارهای قدیمی بستگی به محل زندگی مردم و دسترسی آنها از طریق معابر داشت و این دو، عامل حیات فروشگاه ها محسوب می شدند(سلیمی، ۱۳۸۹).
بازارهای شرقی اصفهان، قاهره و سمرقند که مجموعه های وسیع و پیچیده با کاربریهای متنوع تجاری و خدماتی بودند، نزدیک ترین نمونه ها به مراکز خدماتی امروزی دوران ماقبل مدرن هستند. بازارها به صورت مجموعه های متشکل و منسجم که از ضوابط دقیقی تبعیت می کرده اند، از لحاظ مفهوم معماری، تنوع کاربری ها (تجاری، اداری، بهداشتی، مذهبی، آموزشی و …) نحوه ی دسته بندی کاربری ها (حول راسته ها و معابر مشخص)، پذیرا شدن زندگی عمومی و اجتماعی شهر و دارا بودن فضاهای متنوع عمومی (میدانچه، قیصریه، حسینیه و …) چه بسا نمونه کامل تری از مراکز تجاری معاصر بوده اند(نادری، ۱۳۸۶).
در غرب یکی از مراحل مهم گذار از مراکز تجاری قرون وسطایی به مجموعه های امروزی، پیدایش مفهوم فروشگاه یا مغازه به صورت امروزی آن است. اولین مغازه های ردیفی که جلوی آن ها بسته بود و ویترین داشت در اواخر قرن هفدهم در هلند، در اوایل قرن هجدهم در فرانسه و در انگلستان نزدیک به نیمه ی این قرن ظاهر شدند. ریشه مراکز تجاری امروزی به زمانی باز می گردد که ساکنان شهرها سعی کردند کاربری های تجاری مختلفی را در داخل مجتمع های بزرگ ساختمانی سازماندهی کنند. در پاریس بین سال های ۱۷۹۰ و ۱۸۶۰ با مسقف کردن خیابان های تجاری با پوشش چدنی و شیشه ای، تیپولوژی پاساژ یا گالری به وجود آمد و در مدت نسبتاً کوتاهی به نقاط مختلف جهان صادر شد.
مکتب شیکاگو در نیمه دوم قرن نوزدهم نقش مهمی در شکل گیری گونه شناسی خاص فروشگاه های بزرگ ایفا کرد. ساختمان های چند طبقه شیکاگو با اسکلت فلزی، طبقات متحدالشکل و پنجره های ردیفی، آسانسور و پلکان برای کاربری تجاری بسیار مناسب بودند. در سال های بین دو جنگ جهانی در نقاط مختلف آمریکا مراکز خرید متعددی در حومه ی شهرها به صورت مجموعه های وسیع چند هکتاری ساخته شدند. در دوره پس از جنگ جهانی دوم خانه سازی ارزان قیمت و توسعه حومه ها و شهرک های اقماری سبب ایجاد مراکز خرید بزرگ حومه گردید. در سال ۱۹۵۰ در سیاتل نخستین مرکز تجاری بزرگ احداث شد که به آن مال[۳] گفته شد. حدود هفت هکتار فضای تجاری که به صورت پاساژ حول یک محور پیاده خطی به عرض تقریبی ۱۳ متر طراحی شده بود. واژه مال از بازی انگلیسی پال-مال[۴] (مخلوطی از کریکت و گلف) اقتباس شده، زیرا این بازی روی چمن زاری وسیع انجام می شد. پس از جنگ جهانی دوم مراکز تجاری به تدریج وسعت بیشتری یافتند و کاربری های متعددی نظیر رستوران، محل ورزش، هتل، محل بازی بچه ها، فضای تفریحی، بانک، سینما و غیره به آنها اضافه شدند(نادری، ۱۳۸۶).
طی سه دهه اخیر، تحولات بسیار سبب پدید آمدن نوع جدیدی از مراکز تجاری شده است. در ابتدا، رشد جمعیت منجر به توسعه شهرها به سمت حومه گردید. افزایش اتومبیل ها، ناکافی بودن گنجایش خیابان ها و شلوغی بیش از حد مراکز شهر، منجر به ضعیف شدن کار و تجارت در مناطق مرکزی شهر شد و به تدریج تجار برای تأمین آسایش مشتریان خود به سمت حومه شهرها حرکت کردند به این ترتیب مراکز خرید حومه ایجاد و توسعه یافتند. تغییر عمده دیگر، ساخت بزرگراه هایی بود که رقابت شدیدی را بین مراکز خرید ایجاد نمود. دست اندرکاران متوجه شدند دور بودن مراکز تجاری از شهر مهم نیست بلکه نزدیک بودن به شاهراه های اصلی اهمیت دارد. با فاصله گرفتن مرکز تجاری از شهر، لازم بود که مرکز بتواند همه نیازهای مراجعه کنندگان از فواصل دور را برآورده کند. مراکز تجاری امروز در واقع شهرهای کوچک سرپوشیده ای هستند که در آنها مجموعه ی کاملی از خدمات و فضاهای شهری دیده می شود.
رشد مراکز خرید از نظر سازماندهی و برنامه ریزی با معماری آن همگام نبوده است. خطوط فکری معماری جدید به آنجا ختم شد که طرح معماری بازارها و مراکز خرید بر خلاف بازارهای سنتی متأثر از معماری محیط نبوده و دارای سبک خاصی از معماری باشد. این مراکز خرید شامل گروهی از فروشگاه های عرضه کالاهای متنوع، سوپر مارکت ها و فروشگاه های تخصصی همراه با خدمات مختلفی از قبیل بانک، بیمه، هتل، سینما، محل بازی کودکان و رستوران می باشد که با ایجاد فضاهای ارتباطی، محیط جدیدی را از نظر فعالیت های اجتماعی در کنار فعالیت های اقتصادی و تأمین نیازهای روزمره افراد پیاده به وجود می آورند. مراکز خرید می تواند مجموعه از فروشگاه ها در یک فضای سبز باشند که موجب جذابیت خرید کردن برای افراد و تشویق آنها به استفاده از این مراکز گردد(سلیمی، ۱۳۸۹).
برگرفته از کتاب: بررسی اصول طراحی مجتمع تجاری وتفریحی با رویکرد معماری سنتی ایرانی )
(گردآوری وتدوین وطراحی:حسن طاهری وشکوفه ظاهری
[۱]– Maitland
[۲]– De chiara
[۳]– Mall
[۴]– Pall-mall